
“قلعه گنج آینده” نگاه واقع بینانه میخواهد
تحلیل گفتارنو از وضعیت اقتصادی شهرستان قلعه گنج “قلعه گنج آینده” نگاه واقع بینانه میخواهد پیشینیان ما چه نام نیکی بر این شهر گماردهاند؛ قلعه گنج. نامی فراخور و لایق منطقه. برای اثبات این لیاقت هم چندان نباید به تقلا افتاد. کافیست بدانیم داریم درباره یکی از حوضههای پر آب استان، سخن می گوییم. گفتار نو/ محبوبه فیروزآبادی: ۱- پیشینیان ما چه نام نیکی بر این شهر گماردهاند؛ قلعه گنج. نامی فراخور و لایق منطقه. برای اثبات این لیاقت هم چندان نباید به تقلا افتاد. کافیست بدانیم داریم درباره یکی از حوضههای پر آب استان، سخن می گوییم. از سرمایهای بس گرانبها که اگر جنگ جهانی سوم به خاطرش راه نیفتد، بی شک در تغییر طبقه اجتماعی افراد نقش آفرین خواهد شد. وجود آب، کم دلیلی برای سرمایهگذاری در این شهرستان نیست. کافی است در تولیدات کشاورزی، سراغ کشتهای اقتصادی برویم و پرونده تولید محصولاتی چون گندم، هندوانه و … را در شهرستان ببندیم. حتی اگر مردمانش کمر همت برای خلق ثروت از این مزیت و فرصت نبندند و به کشاورزی و دامداری اقتصادی روی نیاورند، کافی است این آب با کیفیت و با EC پایین را در بطری آب معدنی کنیم و به بازار بفرستیم. وجود آب، کم دلیلی برای سرمایهگذاری در این شهرستان نیست رودخانهها فصلیاند و همین باعث می شود که چهره خشکسالی زود رخ بنماید اما نباید فریب خاک تفتیده و بیابانیاش را خورد که گنجی دیگر در دل این دیار است؛ آن هم در روزهایی که لوکسترین و گرانترین تورهای تفریحی جهان، تورهای بیابان گردیاند. مگر می شود مسحور سراب روز و ستاره شب نشد. مگر میشود به صرافت سافاری و مسابقات شترسواری در بیایانهای بکرش نیفتاد. این ها را گفتم که بگویم وقتی داریم از” قلعه گنج” صحبت میکنیم دقیقا داریم از “گنج” صحبت میکنیم. ۲- آن چه که قلعه گنج آینده میخواهد یک نگاه واقع بینانه است. نگاههای لوکس و فانتزی، از پشت عینک دودی کارشناسان در دهههای اخیر راه به توسعهی این منطقه نبرده است. این نگاههای از بالا به پایین و متفرعنانهای که مردمان نستوه را به فاصله گرفتن از اصل خویش و تمدن و فرهنگ دیرپایشان میخواند، ضد توسعهترین رفتاری است که میشود با این سرزمین داشت. مگر یادمان رفته که همین چند سال پیش پایمان را کرده بودیم توی یک کفش تا مردمان این سرزمین را از کپرهای زیبایشان به مهمانی مشتی سنگ و آهن و سیمان بیاوریم. مدام هم عکسهای کپرنشینان را منتشر میکردیم و آه و واویلا سر میدادیم. آخر سر هم کار خودمان را کردیم، مشتی سنگ و سیمان و بلوک را علم و در بوق و کرنا کردیم و پز دادیم که کپرنشینی را برچیدیم و این یعنی پایان محرومیت! مردمان صبور قلعه گنج هم مرعوب فضاسازیهای رسانهای کردیم تا از کپرهاشان به این منزلگاههای سیمانی کوچ کنند و ناگزیر در حیاط خانهها برای خودشان کپری دیگر علم کنند و در خنکایش بیاسایند. این ها را گفتم که بگویم فرهنگ بومی منطقه را باید به رسمیت بشناسیم و به احترامش کلاه از سر برداریم نه این که این فرهنگ غنی را دستمایهی آزمون و خطای مدیران کنیم. ۳- گنج ما، مانند هر ثروت دیگری امنیت میخواهد. مانند هر سرمایهای مراقبت و پاسداری میخواهد. نه این که نداشته باشد اما نیک میدانید که ضریب امنیت ذهنی اصولا با ضریب امنیت واقعی تفاوت دارد. برای افزایش ضریب امنیت ذهنی باید چاره اندیشی کرد و تمهیدات لازم را به کار بست. ۴- قرار است قلعه گنج شهر نمونه اقتصاد مقاومتی شود که البته اتفاق مبارکی است به شرط آن که تعریف درستی از اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. آنچه که باید در همین بدو امر بدان توجه شود ایجاد سازوکار و مدلی است که فاصلهی طبقاتی را کم کند نه این که به شکاف طبقاتی دامن بزند. تحمیل پس لرزههای اجتماعی حاصل از شکافهای طبقاتی قطعا مغایر با اخلاق و توسعه پایدار منطقه است. حضور و سرمایهگذاری نهادهای بزرگ را به آن شرط میتوان به فال نیک گرفت که دست و پای بخش خصوصی واقعی بسته نشود. اگر چه در حال حاضر بخش خصوصی چندان تمایلی به سرمایهگذاری دراین منطقه از خود نشان نداده است، اما لازم است در مدل شهر نمونه اقتصاد مقاومتی، مکانیزم تقویت بخش خصوصی دیده شود وگرنه به بیراهه خواهیم رفت. برای نوشتن قراردادهای فیمابین دولت و بنیاد مستضعفان البته مشاوره با حقوقدانان زبده لازم و ضروری است تا این توافق تا پایان برد – برد بماند. این ها را گفتم نه برای این که فقط نیمه خالی لیوان را میبینم. که تلاشهای مدیریت ارشد استان هم برای فقر زدایی از منطقه را هم میبینم اما نگران سرمایههای ملی این شهرستانم. نگرانم اگر یک طرف قرارداد به تعهداتش عمل نکند، چه؟ پایان سخن اینکه : وحدت عیدی فرماندار قلعه گنج دغدغه توسعهی منطقه اش را دارد. دلنگران آن است که پتانسیلهای طبیعی قلعهگنج به فراموشی سپرده شود. به قدرت رسانه ایمان دارد و برای اصحاب رسانهی کرمان در بازدید از منطقهی جازموریان سنگ تمام گذاشت. این نگاه فرماندار در کنار دیدگاههای توسعهگرایانه و اقتصاد محور مدیریت ارشد استان، میتواند فرصت بیبدیلی برای منطقه فراهم کند. باشد که چنین شود. کلام آخر انکه، استاد سخن گفت: نابرده رنج، «گنج» میسر نمیشود.
اخبار مرتبط

ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.