قصد احمدی نژاد از این نامه نگاری و خبر سازی چیست؟ به قلم امیر گودرزی فعال سیاسی و اجتماعی
خبر به سرعت رسانه ای شد و دست به دست در تمامی صفحات مجازی نقل شد: «محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ادوار نهم و دهم جمهوری اسلامی ایران، نامه ای خطاب به باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا نوشته و تحویل سفارت سوئیس در تهران داده است.»
سرعتِ بسیار زیاد فراگیر شدن خبر این اقدام حتی قبل از انتشار متن نامه حاکی از فعالیت بیوقفه چندین تیم رسانه ای در جهت مطرح کردن هرچه بیشتر احمدینژاد و قرار دادن نام وی در صدر اخبار میباشد. حال قصد احمدینژاد از این نامهنگاری و خبرسازی چیست؟
وقتی نگاهی به سابقه مکتوبات بینالمللی احمدینژاد میاندازیم بیش از پیش متوجه می شویم که مقصود اصلی وی و تیم مشاوران رسانه ای اطراف او، چیزی جز جلب توجه داخلی و ادامه روند سلسله اقدامات پوپولیستی سابق ایشان نیست. به طور قطع، محمود احمدینژاد از بی اعتنایی و بی اهمیت بودن نامه های (بعضاً مملو از غلط های نگارشی و دستوری) خود در سطح بینالمللی آگاه بوده و هست ولی اصرار وی بر ادامه ی این روند، دورنمای سیاست عوامفریبانه او را روشنتر میسازد. در زمان تصدی احمدینژاد بر جایگاه ریاست جمهوری، وی نامهنگاری های یکطرفه ای با جرج بوش، آنگلا مرکل، ژاک شیراک، نیکولای سارکوزی، رومانو پرودی و پاپ بندیکت شانزدهم انجام داد که همگی این نامه ها بدون پاسخ ماندند. گذشته از القای حس تحقیر و انزوایی که بیپاسخ ماندن این نامه ها (آن هم از جانب شخصی که به عنوان نماینده یک ملت در جامعه جهانی شناخته میشد) بر ملت ایران تحمیل شد، حس خود بزرگ بینی و الوهیتی که احمدینژاد را در برگرفت ناشی از برخورد ناصواب بزرگانی بود که به جای اقدام عملی و یا حتی تذکر رسمی، اقدام به تمجید از عمل وی کردند. در سال ۱۳۸۵ شمسی و پس از واکنش های منفی داخلی و خارجی به نامه احمدینژاد به جرج بوش، آیت الله جنتی این نامه را از «الهامات الهی» و «عملی فوقالعاده» دانستند و بسیاری آن را موازی با نامهنگاری پیامبر مکرم اسلام (ص) با پادشاهان بزرگ جهان در ابتدای بعثت ایشان خواندند. نتیجه ی این اغراق و افراط ها آن شد که بعدها پس از پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هنگامی که نامه ی سرشار از اشتباهات نگارشی و املایی محمود احمدینژاد، بعد از تصحیح ظاهری در ترجمه، برای امضای مجدد نزد وی ارسال شد، گفت که نامه مکتوب قبلی را در «حالی عجیب» (گویا مشابه حصن و حصاری که سابقاً در آن هاله ی نوری را در اطراف خود مشاهده کرده بود) نوشته و امضا نموده و لازم است که همان دستنوشته ی اولیه برای اوباما ارسال شود.
حال پس از گذشت حدود هشت سال از نامه تبریک به اوباما بابت پیروزی در انتخابات، وی مجدداً دست به قلم برده و خواهان بازپسگیری حق پایمال شده ملت ایران شده است. حقی به ارزش حداقل دو میلیارد دلار که بر حسب اتفاق (!) در زمان جلوس وی بر مسند ریاست جمهوری و با آگاهی تمام و کمال او و کابینه ی پاکدستش (همان خط قرمز معروف وی) به اقتصاد آمریکا تزریق شد که بعدها تحت عناوین واهی و غیرمنصفانه توسط دادگاه قضایی ایالات متحده مصادره گشت. جای کوچکترین شکی نیست که خود احمدینژاد نیز از بیپاسخ ماندن این نامه، همچون تمامی نامه های پیشین مطلع است ولی هدف اصلی وی از نگارش این نامه، چیزی جز تطهیر و سلب مسئولیت از خود و اطرافیانش نیست چرا که انگشت های اتهام در رابطه با این قصور بزرگ و مشکوک، مستقیماً وی و نزدیکانش در کابینه ی سابق را اشاره گرفته اند. قطعا دور از تصور نبود که مردی که «سوال را با سوال جواب میدهد»، از تریبونی که در واقع باید به واسطه آن پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشد سوءاستفاده کرده و تمام تلاش خود را معطوف جلب توجه بیشتر در راستای آمادگی برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ خواهد کرد.
جالب توجه است که فردی چون محمود احمدینژاد که سه بار توسط دادگاه جهت رسیدگی به شکایات خصوصی و عمومی احضار شده و از حضور در محضر دادگاه امتناع نموده است، خود را در انتهای نامه ی اخیر به اوباما، «خادم ملت ایران» نامیده و باب جدیدی را در بیشرمی سیاسی گشوده است.
به عقیده نگارنده، برخلاف تصور احمدینژاد، بازخورد اجتماعی این نامهنگاری برای وی بسیار گران تمام خواهد شد و حتی قشر بسیار محدودی را که همچنان خیال بازگشت محمود احمدینژاد در بهار ۹۶ را در سر داشتند، دچار یأس و نومیدی کرده است. همانگونه که از واکنش های عمومی در فضای مجازی و مطبوعات مشخص است، به وضوح می توان خشم عموم ملت (هرچند آمیخته با طنز) را در این اقدام نسنجیده مشاهده کرد. حال باید منتظر بازخورد طولانیمدت این عمل باشیم و ببینیم که محمود احمدینژاد در آینده ی نزدیک، چه ایده های دور از ذهن دیگری را جامه عمل خواهد پوشاند و چه برنامه های جایگزینی برای مدیریت افسانه ای اش بر جهان در سر خواهد داشت.
امیر گودرزی
فعال سیاسی و اجتماعی
ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.