مدرسه های کپری ما مجلل تر و گرانتر است یا قبرهای مرده گان تهرانی
خانه های کپری ما مجلل تر و گرانتر است یا قبرهای مرده گان در تهران
پایگاه خبری مکران : اسم من رضا است کلاس ششم در این مدرسه کپری جنوب کرمان درس می خوانم به معلمم قول داده ام درس بخوانم و به همشهریانم با صداقت وعدالت رفتار کنم من به همراه مادرم و خواهر و برادرنم که همگی
در این گپر در روستا زندگی می کنیم سال گذشته به روستای ما برق کشیدند ولی اینجا جاده نداردو رفت و امد به شهر هم خیلی مشکل است دیروز داشتم به اخبار نگاه می کردم که تلویزیون قبرهای نشان دادکه گفت قیمت اینها هفتصد میلیون تومان است یعنی خیلی …….. من از دیروز دارم با خودم فکر می کنم که قیمت خانه ما چند است هزار تومان یا صد تومان فقط می دانم استا درویش خانه ای ما را به قیمت یک بز ساخت اینجا بز هم قیمتی ندارد نمی دانم قیمت یک بز تهران چند است اینجا خیلی وقتها که باد می آید خانه و مدرسه ای ما را با خود می برد اصلا هیچ کس از دولت نمی آید به ما سر بزند و آب و غذا بدهد به معلمان گفتم چرا تلویزیون روستای ما را نشان نمی دهد چرا روزنامه ها نمی نویسند گفت : فرماندار پدرشان در می آورد ودیگر ساکت شد و به فکر فرو رفت………..
دیروز تلویزیون شمال تهران را نشان داد که سیل آمده بود و ماشینهای خوشگل را خراب کرده بود همش درباره سیل حرف می زدند مردم را نشان می دادند ولی پارسال که سیل یک هفته ما را در اینجا محاصره کرده بود هیچ کس نیامد خانه عمو مرید و غاله شوکت را آب سیل برد کسی هم نیومد ما هم وسط آب روی همین تپه گرفتار شده بودیم فقط شیر بزمی خوردیم و آخر هم همه ای بز و گوسفندان ما از گرسنگی و سرما تلف شدند …………………
ما اینجا آب برای خوردن نداریم درمانگاه و خانه بهداشتم نداریم ولی عقرب و مار زیاد داریم که وقتی ما رانیش می زند اگر خواب نباشیم متوجه نیش مار و عقرب باشیم فورا می رویم پیش عمو جمعه تا زهرش را با دهان بکشد ولی اگر تو خواب ما را نیش بزنند و یا عمو جمعه نباشد دیگه حتما با ید بمیرد و کسی هم گله و شکایتی ندارد………………
اینجا باد داغ زیاد می وزد ولی تابستان باران نیست من هم تابستانها که مدرسه تعطیل است چوپانی می کنم و به مادرم کمک می کنم چون مرد خانه هستم پدرم به کارگری رفته کیش نمی دونم یا قطر ولی گاهی برای ما پول می فرستت چون اینجا تلفن آنتن نداردنمی شود با هاش حرف بزنیم ……………..
اینجا زمین شوره زار است آب هم کم است نمی شود کشاورزی کنیم فقط همین چند تا درخت نخل است ولی زمین برای قبرستان زیاد است نمی دانم تهرانیها مرد ه هایشان را نمی اورند اینجا دفن کنندچون اینجا کسی پول قبراز آنها نمی گیرد فقط برای ما یک اتاق بسازند ما هم برای مردگان آنها قران می خوانیم ……………………
راستی شما خبرنگارید به من بگویید ما که خانه مان هم قیمت یک بز است وقبرمان قیمتی نداردبه بهشت می رویم یا جهنم …………
من شبها که به آسمان نگاه می کنم ستاره های زیادی می بینم و با خودم فکر می کنم من هم آنقدر درس می خوانم تا یک اختلاس کننده باشم چون همه به یک اختلاس کننده در ایران افتخار می کنند طرز فکرم خوب است دیگر……….
نمی دانم مادرم چرا همیشه راضی است وقتی هم که چیزی برای خوردن نداریم یا باد خانه مان با خودش می برد اصلا شکایت نمی کند فقط می گوید راضی ام به رضای خدا………………. من هم راضی ام به رضای خدا ولی نباید کسی که از احوال ما اگاه باشد ماچرا جاده نداریم چرا پارک نداریم چرا کامپیوتر نداریم چرا مدرسه آجری نداریم چرا آب نداریم چرا تلویزیون مردم افریقا را نشان می دهدوضعیت ما را نشان نمی دهد اینجا هم هم هوا گرم است هم مردم فقیر هستند هم …………….
خوب حالا بگو این گپر مجلل تر است یا قبرهای مردگان تهرانی…………………
گزارش خبرنگار مکران.
ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.