مصاحبه اختصاصی مکران با وحید پورمرادی قهرمانی که معلولیت را زیر وزنه ها له کرد .
مصاحبه اختصاصی مکران با وحید پورمرادی قهرمانی که معلولیت را زیر وزنه ها له کرد .
وحید پورمرادی معلول توانمند جیرفتی ،قهرمان مسابقات پرورش اندام استان کرمان از داستان معلولیت تا موفقیت خود میگوید …
لطفا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید .
وحید پورمرادی هستم متولد ۱۳۶۵ در شهرستان جیرفت
از کی ورزش پرورش اندام را شروع کردید ؟
من از نوجوانی به ورزش بدنسازی علاقه داشتم و داخل این رشته فعالیت میکردم اما متاسفانه به دلیل مشغله های زیاد کاری فرصت اینکه بتوانم این ورزش را به طور حرفه ای ادامه بدهم نداشتم
و الان پنج سالی هست که این ورزش را به صورت حرفه ای انجام میدهم .
کی وچطور این اتفاق برای شما افتاد و دچارمعلولیت شدید ؟
روز بیست و هفتم مهرماه سال ۱۳۸۷ وقتی که با برادرم رفتیم سر کار متوجه شدم که سیم برق فشار قوی توی حریم ساختمان قرار دارد و کارکردن با این شرایط ریسک خیلی بالایی داشت،اما من متاسفانه به دلیل مشکلات مالی مجبور به پذیرش این ریسک بودم و باید این کار را تحویل میدادم . کارم را شروع کردم و تقریبا اواخر کارم بود که برای محکم کردن داربست رفتم روی پشت بام و متاسفانه لوله ای که توی دستم بود با سیم برق فشار قوی برخورد کرد و من دچار برق گرفتگی شدم برادرم من را سریعا به بیمارستان امام جیرفت رساند اما متاسفانه توی بیمارستان به من رسیدگی نکردند و به من گفتند که برق گرفتگی شما سطحیه ومن رامرخص کردند اما من از درون میسوختم و درد می کشیدم برادرم سریعا من را به بیمارستان کرمان منتقل کرد .
دکترهای بیمارستان کرمان گفتند که باید هر دو دست و پاهایت را قطع کنیم اما من قبول نکردم و اجازه این کار راندادم و به تهران رفتم . به تهران که رسیدم به بیمارستان های زیادی مراجعه کردم اما به دلیل وخامت حالم من را نمی پذیرفتند تا اینکه به کمک یکی از دوستان در بیمارستان شهید مطهری بستری شدم .
پزشکان این بیمارستان تلاش زیادی کردند اما متاسفانه به دلیل وخامت حالم مجبور به قطع دستها ویکی از پاهایم شدند و فقط عمل جراحی روی یکی از پاهایم موفقیت آمیز بود و تمام دارایی من فقط همان یک پا شد که اگر این پایم را هم قطع می کردند زندگی کردن برایم خیلی دشوار میشد .
وحید پورمرادی چطور با این وضعیت کنار آمد وشرایط جسمانی جدیدش را پذیرفت ؟؟
من از بچگی روی پاهای خودم ایستادم و ادم بسیار فعالی بودم ، تصور ادامه زندگی با این شرایط برایم غیر ممکن بود وانگیزه ای برای ادامه زندگی نداشتم و حتی به پرستارهای بیمارستان پیشنهاد پول میدادم که من را بکشند و راحت کنند اما قبول نمی کردند . این وضعیت تا دوسال ادامه داشت ومن حتی نمی توانستم راه بروم تا اینکه از این وضعیت خسته شدم و تصمیم گرفتم که شرایطم را بپذیرم و زندگی جدیدی برای خودم بسازم .
به لطف خدا و کمک ورزش دوباره روی پاهای خودم ایستادم و توانستم بر معلولیتم غلبه کنم و شکر خدا الان زندگی خیلی خوبی دارم .
از ورزشت برایمان بگو ، چه روزهایی از هفته تمرین میکنی ؟ تمرین کردن با این شرایط
برایت سخت نیست ؟
من ورزشم را به طور حرفه ای ادامه میدهم و روزانه تمرین میکنم اصلا روزی که نتوانم بروم باشگاه و تمرین نکنم بدترین روز زندگی منه .
متاسفانه دستهای مصنوعیم گاهی اوقات کشش وزنه ها راندارند و نمی توانم به شکلی که دوست دارم تمرین کنم اما با این حال به شدت به ورزشم پایبندم و به طور روزانه تمرینم را انجام می دهم .
نگاهت به آینده چیه ؟ چه اهدافی داری و چه آینده ای را برای خودت متصوری ؟
من اهداف زیادی توی زندگیم دارم و میدونم که به تمام اهداف و آرزوهام میرسم چون میخوام
وبرای رسیدن به اهدافم تلاش میکنم. در حال حاضر دارم برای مسابقات بعدی خودم را آماده میکنم که شهریور ماه امسال برگزار میشه و هدفم کسب مقام دراین مسابقاته .
ممنون از وقتی که به ما دادید اگر حرف پایانی دارید بفرمایید .
فقط میخواهم به تمام کسانی که وضعیتی مشابه وضعیت من دارند و یا دچار یک معلولیت جسمی هستند بگویم که هرگز امید خودتان را از دست ندهید و معلولیت هیچ وقت پایان کار نیست به تلاش خودتان ادامه بدهید انشالله همان طور که من توانستم بر مشکل خود غلبه کنم شما هم میتوانید پس هرگز نا امید نباشید و برای لذت بردن از زندگی خود تلاش کنید .
ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.