حسین فدایی: امکان وحدت اصولگرایان/لاریجانی پرچمدار اختلاف نیست
به گزارش خبرنگار مهر، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست خبری با خبرنگاران اظهارداشت: یکی از درسهای بزرگ حرکت امام حسین (ع) این است که این سوال جدی را از خود داشته باشیم که نهضت بزرگ اسلامی که پیامبر اکرم (ص) بنیانگذار آن بودند و در اوج مقبولیت و محبوبیت و اثرگذاری در جهان آن زمان بود چه شد که بعد از ۵۰ سال بعد از پیامبر اکرم (ص)، امت اسلام دچار آن حادثه شد و در حادثه بزرگ کربلا، مسلمانان به نام اسلام، مظهر و نماد اسلام را ذبح کردند و در مقابل عزیزترین یادگار پیامبر، نوه ایشان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ایستادند.
این نماینده سابق مجلس تصریحکرد: آنچه به نظرم میرسد که مسیر انقلاب اسلامی را در صدر اسلام تغییر داد و منجر به فاجعه کربلا شد این بود که ادراکسازی توسط عدهای در خواص شکل گرفت، یعنی خواص و کسانی که باید پشتیبان و پیشتاز باشند برای پاسداری از انقلاب اسلامی آن زمان، به درکی رسیدند که مقابل اسلام ایستادند.
وی با طرح این سؤال که چه عاملی باعث شد این ادراک در آنها به وجود آید، گفت: در این خصوص حرفهای مختلفی مانند: قدرت طلبی، دنیاطلبی، پولپرستی زده شده و بخشی از این امر هم به کسانی بازمیگردد که توانستند برای خواص ادراکسازی کنند که ما به آن نفوذ میگوییم.
فدایی همچنین افزود: از این رو پیشینه نفوذ از گذشتههای دور سابقه دارد تا نمونههایی که در صدر اسلام و مشخصاً در کربلا شاهد بودیم که عناصر نفوذی توانستند با ترفندهای خود برداشت و تحلیلی را در خواص ایجاد کنند تا خواص در مقابل انقلاب اسلامی آن زمان و امام معصوم بایستند و منجر به این شود که سر فرزند رسولالله را جدا و به نیزهها کنند.
یکی از ویژگیهای نفوذ تغییر ادراک در خواص است
وی تاکید کرد: یکی از ویژگیهای نفوذ تغییر ادراک در خواص است، در کشور ما حداقل از قاجاریه سابقه نفوذسیاسی و امنیتی وجود دارد؛ در آغاز انقلاب اسلامی ماجرای نفوذ از همراهی کسانی که با امام (ره) از پاریس به ایران آمدند وجود داشت به گونهای که در ذهن بسیاری از مردم اینطور القاء میکردند و تصویر میساختند که این سه نفر یعنی یزدی، قطبزاده و بنیصدر یاران و مشاوران اصلی حضرت امام (ره) هستند اما بعدها دیدیم که این سه عنصر با انقلاب نه تنها همراهی نکردند بلکه مقابله کردند و طمع بیگانگان به آنها و برخی رابطهشان با سرویسهای جاسوسی کاملاً روشن شد.
دبیرکل جمعیت ایثارگران با اشاره به اینکه نفوذ در زمان حیات امام حسین (ع) باعث شد تا خواص و کسانی که باید پیشتاز دفاع از اسلام می بودند، به درکی برسند که در مقابل اسلام بایستند، گفت: کسانی که توانستند با تجزیه و تحلیل شرایط برای خواص ادراک سازی کنند، باعث نفوذ و ایجاد شک و تردید در مردم آن زمان شدند. فلذا یکی از کارکردها و ترفندهای نفوذ، توسعهی «خط تردید» در امت یکپارچه است. همچنین ایجاد شک و تردید در خواص هم از کارکردهای نفوذ است. ابهام سازی، سؤال، شک و تردید در اصول و محکمات، از ابزارهای شیطانی نفوذ است.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: در گذشته تاریخی اگر نفوذ بیشتر جنبه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی داشت، در شرایط کنونی به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کارکرد خود را بر ادراک سازی بر مسئولین متمرکز کرده است.
وی با بیان اینکه این ضربالمثل ملت ما که بسیار حکیمانه آن را به دست آوردهاند مبنی بر اینکه کفتار پیر بریتانیا یا انگلستان مهمترین راهبرد خود برای دستیابی به اهداف و سیاست های حکومت انگلیس را ایجاد اختلاف در ملتها می داند، و راهبردش «تفرقه بینداز و حکومت کن» است، گفت: ملت ایران حداقل ۱۵۰ سال است که با ترفند انگلیس آشنا شده و خوب فهمیده که ایجاد تفرقه بین مردم از سوی حکومت پیر انگلیس برای اهداف خود دنبال میشود.
فدایی افزود: انگلستان این مهندسی را امروز به آمریکائیها منتقل کرده به طوری که آمریکا الان سردمدار ایجاد اختلاف و تفرقه بین کشورهایی شده که مانع تامین منافع آمریکا هستند.
دبیرکل جمعیت ایثارگران ادامه داد: وقتی انقلاب اسلامی شکل گرفت آمریکا و غرب به این نتیجه رسید که این انقلاب، امت اسلامی را احیا خواهد کرد و شکلگیری تمدن اسلامی با این انقلاب به ظهور خواهد رسید، از این رو جریان نفوذ برای ادراک سازی در روشنفکران، خواص و سران کشورهای اسلامی را ماموریت ویژه خود قرار دادند.
وی گفت: در صدام و قذافی این ادراک را به وجود آوردند که هر کدام باید رهبری جهان اسلام را داشته باشند و کار را به جایی رساندند که بین عراق، مصر، عربستان و لیبی این رقابت ایجاد شد که کدام رهبر جهان اسلام شوند، این ادراک سازی توسط انگلیس و آمریکا شکل گرفت و در نهایت توانستند به این وسیله بین مسلمانان اختلاف افکنی کرده تا زمینه سازی برای پیش برد اهداف آمریکا صورت گیرد.
فدایی ادامه داد: شرایط به گونه ای شده که به جای اینکه این ظرفیت عظیم امت اسلام در مقابل آمریکا و اسرائیل باشد، مسلمانان در مقابل هم هستند و با یکدیگر میجنگند.
وی با بیان اینکه نظام سلطه این رفتار را در شرایط فعلی تشدید کرده خاطرنشان کرد: در ترکیه این تصویر را در خواص ایجاد کردند که احیای امپراتوری عثمانی در مقطع زمانی فعلی مهمترین خدمت به جامعه ترک زبانان است از آن طرف هم تشکیل حکومت اسلامی به سبک آمریکایی و ارتجاعی به سرپرستی آل سعود را مطرح کرده و این موضوع را به صورت جدی دنبال میکنند و داعش را تأسیس و تقویت کردند تا وحدت امت اسلام شکل نگیرد؛ یعنی هم مانع وحدت اسلام شوند و هم اسلام را انحرافی و افراطی و خشونتزا معرفی کنند تا جاذبههای اسلام را در جهان پر از ظلم و جنایت ظالمین مخدوش کنند.
این فعال سیاسی با طرح این سوال که این ادراک سازی در کشور ما چگونه است و جریان نفوذ وابسته به سیستمهای امنیتی نظام سلطه در کشور ما دنبال چیست؟ گفت: آنها میگویند اگر آرامش میخواهید و دنبال حل مسائل اقتصادی هستید این امر محقق نمیشود مگر اینکه در هنجارهای ظالمانه جهان هضم شوید یعنی «هضم در هنجارهای جهانی راه حل مشکلات ایران است.»
وی با بیان اینکه این جمله ظاهری زیبا و فریبندهای دارد، خاطرنشان کرد: این کلید واژههایی است که نظام سلطه طراحی میکند و عده ای به نام روشنفکر و عدهای خواص، عدهای که دستشان به تریبون میرسد و دستی در دانشگاه ها و خبر و تحلیل دارند به آن دامن می زنند تا آن را به یک مطالبه عمومی و بعد از آن به یک گفتمان تبدیل کنند.
دو قطبیسازی از راهبردهای جریان نفوذ در کشور
فدایی با اشاره به اینکه دو قطبی سازی یکی از راهبردهای جریان نفوذ در کشور ماست، گفت: بعد از انتخابات دور دوم شورای اسلامی و دور هفتم مجلس که نیروهای ارزشی توانستند به مجلس و شورا راه پیدا کنند، ابراهیم یزدی دبیرکل حزب منحله و غیرقانونی نهضت آزادی یک تحلیل را ارائه کرد، وقتی تحلیل و جمعبندی آنها درباره شرایط کشور و اوضاع بینالمللی به نتیجه نرسید و مسیری را که چندین سال روی آن کار کرده بودند و میخواستند به وسیله آن تحت عنوان اصلاحات و توسعه اقتصادی و سیاسی با گفتمان انقلاب اسلامی زاویه ایجاد کنند و بعد به تغییر مورد نظر خود برسند به بنبست خورد به این دلیل که امت اسلامی بیدار شد و دنبال برگشت به اصول و ارزشها بود از این رو پیشنهاد دادند و تصمیمگیری کردند که برای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۴، شورایی متشکل از علما همچون آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، کروبی، ناطق نوری و مهدوی کنی انتخاب شوند تا ضمن مدیریت انتخاب از سوی این شورا، مدیریت انتخابات ریاست جمهوری از دست نیروهای انقلابی خارج شود. البته این طراحی آنان بود که به نتیجه نرسید.
وی افزود: این تحلیل در حالی بود که نهضت آزادی هیچ اعتقادی به روحانیت نداشته و بدون شک چهرههایی مانند آیت الله مهدوی کنی و ناطق نوری را هم قبول نداشتند. اما اینگونه طراحی کردند تا بتوانند در اردوگاه مؤمنین و نیروهای انقلابی ایجاد اختلاف کنند تا دوباره به قدرت برسند.
فدایی ادامه داد: همین کار را یکی از روزنامه های زنجیرهای به نام شرق ادامه داد و در مقاله ای نوشت حزب الله وحشی دارد محبوبیت پیدا می کند و ما نباید بگذاریم که حزب الله وحشی به قدرت برسد و با گستاخی این حرف را زدند. و مردم مخالف خود را حزب الله وحشی نامیدند.
وی گفت: این جریان ادبیات تندروی، افراط و حزب الله وحشی و ایثارگران را وارد ادبیات سیاسی کشور کردند تا افرادِ به زعم سیاسی خودشان تندرو، به قدرت نرسند و افراد معتدل به قدرت برسند که افراد معتدل در نظر آنها اعتقادی به آرمانها و ارزشهای انقلاب نداشتند. یعنی سکولارها را عاقل معرفی می کردند و مردم مخالف خود را وحشی و تندرو و افراطی معرفی می کردند.
دبیرکل جمعیت ایثارگران با اشاره به اینکه دوقطبی سازی و ایجاد اختلاف در عرصه سیاسی در کشور ما پیشینه تاریخی دارد اما روز به روز در حال پیچیده تر شدن است، گفت: آن زمان که آیتالله طالقانی به دلیل رفتار پسرش ابوالحسن که خلافی را انجام داده بود و با وی برخورد شد سعایتی صورت گرفت که وی یک هفته قهر کرد، بعد که نزد حضرت امام آمد گفت: هر وقت پیش امام میروم نور میگیرم، بعد از آن برخی روزنامهها تیتر زدند دیدار دو رهبر، یعنی دنبال این بودند که در درون انقلاب رهبرسازی کنند. چنانچه در مقابل مرجعیت امام نیز میخواستند مرجعسازی کنند. این یعنی ایجاد خط اختلاف و دو قطبیسازی کردن از این رو دوقطبی کردن در کشور ما گذشته تاریخی دارد و چیز جدیدی نیست اما روز به روز پیچیده میشود.
فدایی گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، رسانه های ضد انقلاب می گفتند که مردم ایران تندرو و رادیکال هستند چون با شاه غرب گرا کنار نمی آیند، در جریان جنگ تحمیلی هم توسط رسانه های نظام سلطه این اتهام به ملت ایران زده می شد چون ملت ایران در برابر صدام ایستادگی می کرد و میخواست استقلال خود را حفظ کنند. پس مردم ایران جنگ طلب هستند و آنها که جنگ را بر ملت ایران تحمیل کردهاند صلح طلب هستند که این هم از مظلومیت ملت ایران است.
وی خاطرنشان کرد: در ادبیات جهانی افراطی گری یعنی کسانی که مقابل منافع آمریکا ایستادند از این رو، ملت ایران و تمام بسیجیان و حزب الهی ها افراطی هستند چون مقابل منافع آمریکا ایستادگی می کنند.
فدایی یادآور شد: غرب با این ادبیات می خواهد دنیا را به دو جریان عمده تقسیم کند کسانی که موافق و طرفدار حقوق بشر هستند و کسانی که مخالف حقوق بشر هستند اما این ادبیات ساخته دست نظام سلطه و تمام اندیشکدهها و اتاق فکرهای آمریکا است که می خواهند چنین تفکری را بین ملت ما نیز رواج دهند، در داخل کشور ما وقتی میگویند فلانی افراطی است یا حزباللهی افراطی است که عدهای از خواص یا روشنفکرنماها آن را بیان میکنند مفهوم این افراطی با آنچه که در دنیا مطرح است، بسیار متفاوت است.
وی ادامه داد: در دنیا میگویند افراطی یعنی حزب الله، چون منافع نظام سلطه را تأمین نمیکنند در داخل هم برخی میگویند حزباللهیها و بسیجیها افراطیاند نظام سلطه میداند چه میگوید ولی اینکه یک نفر در چارچوب نظام اسلامی مسئول باشد و این ادبیات را به کار ببرد تأسف بار است؛ بسیار سخت است یک مسئول یا روحانی یا رئیسجمهور همان ادبیاتی را به کار ببرد که نظام سلطه به کار میبرد.
فدایی با اشاره به جلسه ای که در ضیافت افطاری ماه رمضان با رئیس جمهور محترم داشت، گفت: در آن جلسه به آقای روحانی گفتم که در ابتدای پیروزی انقلاب شما با رزمندگان جبهه و جنگ بودید، اما همان زمان نظام سلطه میگفتند «کسانی که در مقابل صدام هستند، بچه هستند و عقل ندارند» بنابراین همه ما را آن زمان در زمره بیعقلان می گنجاندند، چون نظام سلطه عاقلان را کسانی می دانست که تامین کننده منافع آمریکا باشند و از استقلال و هویت ملی و دینی خود دفاع نکنند.
وی افزود: ما نباید تولید ادبیات نظام سلطه را در داخل کشور به کار ببریم، در حالی که امروز هم به عده ای افراطی می گویند که در برخی موارد مسئولین نظام از این عبارت ساخته نظام سلطه استفاده میکنند، در حالی که ما میگوییم مرکز تولید افراط در عالم آمریکاییها هستند. افراط یعنی اسرائیل؛ افراط یعنی منافقین؛ افراط یعنی داعش و ملت ایران مقابل هرگونه خشونت و افراطگری است و اتهام افراط به ملت ایران، به حزب الله، به ایثارگران به بسیجیها، ظلم به امام، به بسیج، به حزب الله و به ملت ایران است. هر کس چنین ظلمی کند، کمک به نظام سلطه کرده و دچار آتش دوزخ خواهد شد.
نماینده سابق مجلس با اشاره به اینکه ملت ایران و تمام مسلمانان و انقلابیون به دنبال صلح، امنیت و عدالت جهانی هستند، ادامه داد: این مطالبات در چارچوب منطق دینی حاصلشدنی است و در چارچوب منطق قدرت طلبی آمریکا برای رسیدن به حاکمیت جهانی چیزی جز ناامنی، جنگ و خونریزی حاصل نمیشود.
وی با اشاره به اینکه نظام سلطه از جریان نفوذ برای ادراک سازی خواص استفاده میکند تا دو قطبی سازی در کشور صورت گیرد، خاطرنشان کرد: در این دو قطبی، یک عده افراطی و یک عده معتدل هستند معتدلین تامین کننده منافع آمریکا بوده و به دنبال صلح هستند و افراطیون جنگ طلب و مقابل منافع آمریکا به شمار میروند و اگر مردم، خواص و روشنفکران به عمق این طراحی پی ببرند بسیاری از آرایش های سیاسی برایشان روشن خواهد شد.
وی با اشاره به دومین سناریوی غرب برای ادراکسازی در جمهوری اسلامی گفت: نظام سلطه تلاش می کند در بین خواص اینگونه ادراک سازی کند که اولا ظلم و جنایات آمریکایی ها مربوط به گذشته است و باید به دست فراموشی سپرده شود و ثانیا آمریکا تغییر کرده است و ثالثا آمریکا با ما دشمن نیست.
فدایی گفت: آنها به این جمع بندی رسیدند که باید بتوان از درون در جمهوری اسلامی ایران تغییر ایجاد کنند، چون با براندازی مستقیم نمی توان حریف جمهوری اسلامی ایران شد. بلکه با استحاله و تغییر از درون می توان این امر را دنبال کرد و با ساز و کارهای قانونی جمهوری اسلامی ایران میتوان جلو رفت یعنی تصرف کانون های قدرت از مسیر دموکراسی و برای این کار هم مهندسی میکنند.
وی ادامه داد: بر اساس سیاست اختلاف بینداز و حکومت کن، اینگونه طراحی کردند که در سناریوی اختلاف افکنی و ایجاد دو قطبی از یکسو جریان غربگرا و در سوی دیگر بخشی از جریان اصولگرا باشد تا یک سر این دو قطب عقلا به شمار رفته و هر کس مقابل آنها بود تندرو و افراطی خوانده شوند و مصادیقی را یا خود مهندسی و ایجاد کنند یا اگر اشکالی کسی داشت آن را بزرگنمایی کرده و آن را به همه اصولگرایان تعمیم دهند که اینها محل تندروی و خشونت هستند.
این فعال سیاسی گفت: در دهه ۷۰ شاهد بودیم که جریانات غربگرا در تجمعات مردم درگیری هایی به وجود می آوردند که هر دو سر درگیری مهندسی شده بود، اما آن را به حزبالله نسبت می دادند؛ یعنی جریان سلطه توانایی ایجاد اختلاف با بهره گیری از رسانه، انجام عملیات روانی و عوامل نفوذی را دارد و باید مراقبت کافی را داشته باشیم. بر این اساس مهندسی آنها این است که سیاه و سفید و دیو و دلبر کنند.
فدایی با اشاره به اینکه اینگونه مهندسی کردهاند تا به صورت مصداقی در انتخابات آتی لیستی نهایی شود یا جریانی شکل بگیرد که یک طرف آن جریان معتدل عقلایی در رأس آن و در سوی دیگر برخی چهره های به زعم آنها تندرو، افراطی و اصولگرا باشند، گفت: آنها موفقیت خود را در انتخابات مجلس آینده در عملی کردن این مساله می دانند که در فهرست، اول هم نام بعضی افرادی که زمانی اصولگرا بودند را قرار میدهند و بعد تبلیغ میکنند که اینها اصولگرایان عاقل، معتدل و آرام هستند؛ چون مردم باور نمیکنند که این توطئه دشمن باشد؛ که برخی از اصولگراها هم باشند بعد بگوییم مگر میشود این توطئه دشمن باشد؟ پس بر این باورند که با این روش میتوانند کار خود را پیش ببرند.
فدایی افزود: آنچه باعث شد که در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶ خاتمی موفق شود جریانی بود که در مقابل هاشمی صفآرایی کرده بود و وی را نقد میکرد، کار را به جایی رساند که حوادث مختلفی به وجود آمد، به گونه ای که سردمدار برخورد با هاشمی رفسنجانی و سیاست تعدیل اقتصادی روزنامه سلام و موسوی خوئینی ها شد و جوسازی سنگینی علیه هاشمی راهانداختند و وی را از صحنه سیاسی حذف و خارج کردند؛ یعنی وی را به زعم خودشان لجن مال کردند.
این فعال سیاسی ادامه داد: ترفند آنها در آن زمان مطرح کردن «تقلب» بود که در انتخابات تقلب خواهد شد یعنی «می نویسیم خاتمی، می خوانند ناطق نوری». این مدل را دوستداران هاشمی، کارگزاران و اقای مرعشی مطرح کردند. در حقیقت کسانی که با هم در تقابل بودند در سال ۷۶ به تفاهم رسیدند که نگذارند نیروهای ارزشی پیروز شوند و اتفاقا این ترفند و کارهای دیگری هم که داشتند گرفت و جواب داد.
وی گفت: در انتخابات سال ۸۴ در مرحله دوم کسانی که از آقای هاشمی حمایت کردند اگر آمار آنها را بگیرید و تحلیل محتوا کنید که چه جریاناتی بودند میبینید همه دیدگاه های متضاد دور هم جمع شدند برای اینکه نگذارند حزباللهی ها برنده شوند یعنی وقتی بحث رسیدن به قدرت است جریانات مختلف با هم گره میخورند تا نگذارند جریانات ارزشی و توده مردم موفق شوند، برای آینده هم همین نقشه را کشیدند.
دبیرکل جمعیت ایثارگران افزود: اگر قرار است اقتدار ملی و امنیت و پیشرفتی باشد اصولگراها این کار را رقم میزنند، جریانی که روی اصول پایبند نیست و دنبال ارزشها نیست اگر در کشور ناامنی هم به وجود آید برایش مهم نیست.او به قدرت برسد در کشور اغتشاش هم باشد مهم نیست.او به قدرت برسد داعش هم پشت مرزهای ما بیاید مهم نیست ولی مردمی که برای انقلابشان خون داده و زحمت کشیدهاند حاضر نیستند چنین اتفاقی بیفتد.
فدایی در ادامه این نشست خبری در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه این نوع ادبیات افراطیگری و خشونت که به آن اشاره کردید هم در بیبیسی و هم در ویاوای و هم روز آنلاین که سایتی ضد انقلاب است ترویج میشود اما در داخل نیز کسانی مثل آقای هاشمی به هر بهانهای از این ادبیات استفاده میکنند و حتی میگویند صدام به خاطر افراطیها حمله کرد، از نظر شما نقش آقای هاشمی و اینکه آیا آگاهانه در این مسیر قدم برمیدارد یا خیر را چگونه ارزیابی میکنید و تحلیل شما در این خصوص چیست؟ گفت: در درون جمهوری اسلامی ایران جریان و شبکه نفوذ به گونهای برنامهریزی کرد که ذهن قائممقام رهبری را در این کشور تغییر داد. قائممقام که پاره تن امام بود به جای پاسداری از انقلاب و ولایت فقیه و گفتمان حضرت امام (ره) و مردم، در مقابل آن ایستاد تا جایی که امام در این زمینه گفت تاریخ اسلام پر از خیانت بزرگانش به اسلام است و وی را از قائممقامی عزل کرد درواقع نفوذ این قدر اثر دارد.
فدایی با بیان اینکه شبکه نفوذ به دنبال مدرک از خواص جامعه است، گفت: نظام سلطه از طریق بستگان، نزدیکان و فرزندان خواص تلاش می کند آلودگی مالی، اخلاقی و جنسی برای آنها به وجود آورد تا مدرکی در دست داشته و این مدرک را عامل فشار خود میکند و از آن برای تغییر ادراک و تحمیل عقیده استفاده میکند. در چنین شرایطی اگر فرد دارای ضعف و نفوذپذیر باشد تغییر مسیر داده و با ارزشها تقابل میکند.
شبکه نفوذ در نزدیکان هاشمی اثر داشته است
وی با طرح این سوال که آیا شبکه نفوذ توانست در اطرافیان بعضی آقایان اثر بگذارد یا خیر؟ گفت: شواهد بسیاری نشان میدهد که این اتفاق افتاده است. اینکه صدام حمله کرد به خاطر افراطیون بود در کشور ما؟ اگر اینگونه باشد که که در رأسش خود این آقایان بودند.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه وی در یک سخنرانی نیز گفت که بشار اسد علیه مردمش از سلاح شیمیایی استفاده میکند این نوع تحلیل ها از سوی هاشمی زیاد بوده است، تحلیل شما در این زمینه چیست؟ افزود: ما مواضع هر کس که به تقویت نظام سلطه منجر شده و جبهه اسلام را تضعیف کند، قبول نداریم و دارای اشکال اساسی میدانیم. برخی از عواملی که باعث این اتفاقها میشود ضعفهای خود فرد است یعنی نفوذپذیر بودن فرد، یعنی زمینه داشتن فرد و بخشی به دلیل شبکه های نفوذ است که توانسته ادراک سازی کند.
هدف نظام سلطه اختلاف افکنی در درون جبهه اصولگرایی است
دبیرکل جمعیت ایثارگران با بیان اینکه یکی از رفتارهای نفوذ برای تحقق اهداف نظام سلطه اختلاف افکنی در درون جبهه اصولگرایی است، گفت: راهبرد ما وحدت حداکثری است که بیشتر از ۲ سال در حال تلاشیم تا مانع از تصمیم نظام سلطه شده و به وحدت حداکثری برسیم.
وی در پاسخ به این سوال که جمعیت ایثارگران چه رویکردی برای مقابله با موضوع دو قطبیسازی و برنامههای دشمن دارد، افزود: یکی از رفتارهای نفوذ برای تأمین اهدافش این است که ایجاد اختلاف در درون جبهه اصولگرایی کند و راهبرد ما در برابر این وحدت حداکثری است و بیش از دو سال است که تلاش میکنیم وحدت در درون جبهه اصولگرایی شکل بگیرد.اینکه برخی بگویند می توانیم مستقل از بقیه اصولگرایان در صحنه سیاسی حضور پیدا کنیم، تحلیل غلطی است که شبکه های نفوذی یا سادهاندیشان و غافلان به آن دامن میزنند.
فدایی با بیان اینکه باید همه مراقب ترفندهای شبکهی نفوذ باشند، یادآور شد: به طور جدی معتقدیم که همه باید مراقب باشیم تا تحت تاثیر نفوذ به جبهه واحد اصولگرایی آسیب نزنیم چون معتقدیم ضربه زدن به جبهه واحد اصولگرایی تحقق اهداف دشمن است. و باید مراقب بود.
وی خاطرنشان کرد: اگر کسی به این جمع بندی برسد که پرچم تفرقه بلند کرده و مسیری مستقل از اصولگرایان را طی کند، یا تحت تاثیر نفوذ است و یا به دنبال تسویهحساب شخصی بوده و ضعف تحلیل از فضای سیاسی کشور دارد و یا در غفلت جدی است.
بعید می دانم لاریجانی پرچم دار اختلاف در اردوگاه اصولگرایان باشد
فدایی در پاسخ به این سؤال که مشخصا فعال شدن آقای ناطق نوری را در این عرصه چگونه ارزیابی میکنید با توجه به اینکه وی گفته بود من سیاست را بوسیدم و کنار گذاشتم اما الان خود جریان های حامی دولت و اصلاح طلب از برگزاری جلسات مشترک وی در یک ائتلاف در رابطه با انتخابات خبر میدهند، گفت: شنیدم آقای ولایتی تکذیب کرده پس بعید نیست بقیه هم تکذیب کنند بعید می دانم آقای لاریجانی یا حضرت آقای مقتدایی پرچمدار اختلاف در بین نیروهای اصولگرایی باشند. آنچه در اخبار منتشر شده این است که عده ای میخواهند حزب سیاسی ایجاد کرده و مسیر دیگری را طی کنند، اما من بعید می دانم.
وحدت حداکثری را با حکمت سه نفر از فقهای برجسته درست می دانیم
وی گفت: به هر حال در کشور بحث آزادی است، اما ما وحدت حداکثری را درست می دانیم، با هرگونه تفرقه افکنی که وحدت را با مشکل مواجه کند، مخالفیم و امیدواریم اخباری که از تشکیل حزب جدید سیاسی در جبهه اصولگرایی شنیده می شود، که می خواهد راه دیگری را برود درست نباشد. ما وحدت حداکثری را با حکمت سه نفر از فقهای برجسته امکانپذیر و درست می دانیم.
دبیرکل جمعیت ایثارگران تصریحکرد: چون با مقدمات تحلیلی مساله اصلی را مسایل داخلی اصولگرایان نمی دانیم بلکه مساله اصلی را نظام سلطه و در داخل نیز حل مشکلات اقتصادی مردم میدانیم. بنابراین پرداختن به موضوعات و مسائل فرعی که بخواهد مساله اصلی باشد را هم درست نمیدانیم.
این فعال سیاسی گفت: به کسانی که با هر اقدام و مواضعی کاری کنند که مسائل فرعی، اصلی شود، هشدار می دهیم و توصیه می کنیم که مراقبت کنند.
وی در پاسخ به این سوال که شما اصلی ترین مشکلات مردم را اجتماعی و فرهنگی میدانید یا اقتصادی و سیاسی؟ گفت: برای پیشرفت جمهوری اسلامی ایران چاره ای نداریم جز اینکه در مسیر اقتصاد و مدیریت، تحول ایجاد کنیم چراکه یکی از موانع پیشرفت کشور، مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مدیریتی است.
وی افزود: در مساله اقتصادی مساله معیشت مردم، تولید ملی، فعال کردن بخش های خوابیده اقتصادی، مشارکت واقعی مردم در اقتصاد، اصلاح نظام مالی و بانکی، سیاست های پولی و مالی، مهمترین مسائل کشور را شامل می شوند که باید برای آنها فکری کرد؛ میزان صادرات ما چقدر است و متقابلا واردات بی رویه و مهمتر قاچاق وضعش چه طور بوده؟! این موضوعات را با مدبریت صحیح می توان حل کرد. جوانان کشور ما دارای ظرفیتهای بالایی هستند که می توانند به تولید کشور کمک کرده و مسیر حل مشکلات اقتصادی را با اتکاء به این ظرفیتهای داخلی هموار کنند.
فدایی با اشاره به اینکه باید کارآمدی مدیریتی را جدی بگیریم، خاطرنشان کرد: بسیاری از مسائل با مدیریت فعال و جهادی و مردمی قابل حل است، می توان مشکلات اجتماعی از جمله اعتیاد، حاشیهنشینی زنان و کودکان بی سرپرست را با این نوع از مدیریت برطرف کرد.مگر میشود مدیری با توان فیزیکی محدود با سن و سال بالا که در تجمل زندگی می کند با بچه های کف خیابان که از مشکلات اعتیاد و بیکاری و نداشتن مسکن و شغل رنج میبرند تناسب یابد و رابطه واقعی پیدا کند؟
فتنه گران به دنبال استفاده ابزاری از ناطق نوری و لاریجانی هستند
وی در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان برای رسیدن به اهداف خود گاهی به سمت هاشمی گاهی ناطق یا لاریجانی میروند و این نشان از هویت ژلهای آنها دارد، تحلیل شما در این خصوص چیست؟ گفت: مفاهیم مقدسی وجود دارد که برخی آن را به نفع خود مصادره کردند؛ مثلا هیچ اصولگرایی نیست که مخالف اصلاح طلبی باشد، اما باید دید آیا اصلاح طلبانی که پرچم اصلاحات را به دست گرفته اند، واقعا به دنبال اصلاح هستند یا فتنه گری و براندازی و آب به آسیاب دشمن ریختن؟
وی تصریح کرد: قضایای سال ۸۸ نشان داد که سردمداران به اصطلاح اصلاحات در حقیقت سردمدار فتنه هستند و اصلاح طلب نبودند بلکه فتنه گر بودند.
فدایی گفت: عدهای به نام اصلاح طلبی که ماهیت فتنه گری دارند میآیند برای انتخابات نقشه بکشند اما برای ما روشن است که آنها دنبال استفاده ابزاری از امثال این آقایان ناطق نوری و لاریجانی هستند و نه دنبال اصلاحات و در واقع این در ادامه سناریوی فتنه گری آنها است.
وی افزود: حتما هویت آقای لاریجانی که سردمدار تقابل با انحرافات در دوران دوم خرداد بود و دوم خردادی ها بیشترین ضربه را در آن دوران از آقای لاریجانی خوردند، با اصلاح طلب قلابی مشترک نیست و امکان جمع شدن ندارد، اما ممکن است قدرت طلبان بخواهند این دوهویت را کنار هم جمع کنند و فتنه گران به دنبال این هستند که وارد این فضا شده و یک چهره را از دل جریان اصولگرا به سمت خود جذب کنند. در عالم سیاست بازی هر کاری احتمال دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان گفت اصلاح طلبان در سال ۸۸ تغییر هویت داده و فتنه گر شدند؟ گفت: اصلاح طلبان یک طیف بوده و کسانی بین آنها هستند که حاضر به کنار آمدن با نظام سلطه نیستند، ولی عده ای در این طیف برعکس فتنهگر بوده و به دنبال سازش با آمریکا هستند و به جای توبه و اعلام پشیمانی از گذشته خود، روز به روز آتشافروزی و فتنه گری بیشتری می کنند که شاید ریشه اصلی آن قدرت طلبی باشد.
وی تصریح کرد: اصلاحطلبان واقعی باید از جریان فتنه اعلام برائت کرده و مرز خود را مشخص کنند تا معلوم شود که اصلاح طلبان با فتنهگران تفاوت دارند. تا زمانی که این مرزبندی روشن نشود، فضا برای هیچ کس شفاف نیست و وقتی اصلاح طلبان واقعی خودشان حاضر نباشند مرزشان را از اصلاح طلبان قلابی روشن کنند چه انتظاری از دیگران دارند؟!
فدایی در پاسخ به این سؤال که برخی میدانند تأیید صلاحیت نمیشوند اما میگویند ما در انتخابات شرکت میکنیم تحلیل شما از این موضوع چیست، گفت: برخی میدانند که صلاحیت ورود به عرصه انتخابات را ندارند، اما می گویند برای انتخابات ثبت نام می کنیم، کسی که برایش محرز است که صلاحیت ندارد و می گوید ثبت نام می کنم به دنبال ایجاد فتنه است تا موج اجتماعی علیه شورای نگهبان درست کند و اینکه دوقطبی ایجاد کند تا وقتی صلاحیتش رد شد، در جامعه اینگونه القاء کند که من می خواستم وارد عرصه شوم، اما به من اجازه ندادند. وقتی در انتخابات شوراها مسئول نظارت بودم متوجه شدم افراد فتنه گر تلاش می کنند عده ای قاچاقچی و اراذل و اوباش ثبت نام کنند تا تعداد ردصلاحیتها زیاد شود تا قائله درست کنند و آمار ردصلاحیت شده ها را زیاد جلوه دهند و روی آن تبلیغ کنند. اتفاقا ما هم آمار را اعلام کردیم و دلیل ردصلاحیتها را گفتیم که اکثر قاطع آنها قاچاقچیان و اراذل و اوباش بودند. وقتی آنها این وضعیت را دیدند که به لحاظ سیاسی برای آن ضرر دارد بعد از آن سکوت کردند.
این فعال سیاسی در پاسخ به سوالی درباره انتخابات مجلس خبرگان آینده و اینکه شورای نگهبان خواسته برخی امتحان بدهند اما عدهای خود را مجتهد میدانند و حاضر نیستند امتحان بدهند، یا اینکه برخی بحث جوانگرایی رامطرح و میخواهند ترکیب خبرگان را تغییر دهند تحلیل شما چیست؟گفت: نظام سلطه معتقد است این خبرگان، خبرگان آخر جمهوری اسلامی ایران است و اگر بتوانیم مراحل آخر تغییر را در جمهوری اسلامی طی کنیم باید کاری کرد که مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در آینده در اختیار افراد همسو با غرب قرار گیرد.
وی افزود: آنها بر این باورند که اگر می خواهند در ایران پیشرفتی داشته باشند باید افراد و جریاناتی روی کار بیایند که اهداف غرب را تسهیل کنند از این رو از جریانات فتنه گر و سکولار حمایت کرده و عملیات انجام دادند و پول داده و میدهند و شبکه های رسانه ای درست کردند و به زعم خودشان میگویند اگر در خبرگان آینده از جبهه هاشمی رفسنجانی و روحانی حمایت کنیم موفق شدهایم اما میگوییم تحلیلشان غلط است و اتفاقا این به ضرر آقایان هاشمی و روحانی است.
وی ادامه داد: اینکه تبلیغ می کنند و شعاع موضعگیری برخی افراد را زیاد میکنند و در جامعه موج داده در راستای همین تحلیلشان است و برای دوقطبی نماد قائل هستند و یک سرش را آقای هاشمی مطرح میکنند و سر دیگر و نماد دیگر، فردی ضد آقای هاشمی می خواهند دیو و دلبر و سیاه و سفید کنند؛ نباید در این بازی قرار بگیریم.
فدایی گفت: امیدواریم دوستداران امام و همراهان انقلاب کاری کنند دشمن مایوس شود و دشمن را با شکست مواجه کنند و کاری نکنند دشمن به هدفش نزدیک شود. اینکه دشمنان مثلث هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی و روحانی و یا مربع هاشمی، خمینی، روحانی و خاتمی را مطرح می کنند به دنبال این است که تحلیشان را جابیندازند که در مقابل جامعه مدرسین برای ورود در انتخابات خبرگان رهبری لیست داده و مردم را فریب دهند. این ادامه سیاست دوقطبی سازی دشمنان است.
وی ادامه داد: میگویند ما باید مجلس خبرگان را که کانون ارزشی فرهنگی و معنوی است به یک مجلس سیاسی رقابتی تبدیل و قدسیت را از آن بگیریم و در مقابل جامعه مدرسین لیست دهیم و با شعار جوانگرایی می خواهند در روحانیت دوقطبی درست کنند و این جزو سناریوی دشمنان است. اما مردم متوجه سناریوی دشمن شدند و انتظار این است خواص هم متوجه باشند و دشمن را مایوس کنند.
این فعال سیاسی در رابطه با اعتقاد حضرت امام (ره) و رهبری به مردمسالاری و نقش و مشارکت مردم در انتخابات گفت: امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری عمیقا به مردم سالاری اعتقاد و باور داشته اند و در همین راستا حضرت امام بحث جمهوریت را مطرح کردند و گفتند جمهوری اسلامی؛ نه حکومت اسلامی؛ و ایشان عمیقا به حقوق مردم توجه کردند از ابتدای پیروزی انقلاب عده ای بودند نه اینکه جمهوری اسلامی را قبول نداشتند اما به دنبال انتخابات مدیریت شده بودند، اما امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب با این فکر در تقابل بوده و هستند.
وی افزود: انتخابات مدیریت شده، انتخاباتی است که درون آن انحصارطلبی و قدرتطلبی نهفته است و جای تعجب است کسانی که مدیریت در انتخابات را مطرح کردند، شعار آزادی هم سر می دهند مشابه همان کاری است که مارکسیست ها و مجاهدین خلق (منافقین) انجام می دادند در دوره های مختلف تکرار شده و می شود. البته بعضی از خواص هم هستند که به دموکراسی مدیریت شده اعتقاد دارند و دموکراسی آزاد را مضر می دانند و برای آن دلایلی دارند؛ مثلا خاطرم هست در یکی از دیدارهای خود و جمعی از فعالان سیاسی، آقای هاشمی درباره تفاوت خود با مقام معظم رهبری گفت: «فرق من با رهبری در آن است که ایشان می خواهند مشارکت حداکثری باشد اما من می گویم اگر دموکراسی را قبول داریم نمی توان بدون دموکراسی مدیریت شده کار کنیم.» (نزدیک به این مضمون) و این موضع آقای هاشمی در بین سیاسیون، معروف و مشهور بود که ایشان به انتخابات کنترل شده اعتقاد داشتند.
فدایی با بیان اینکه این اعتقاد یعنی «اگر من در انتخابات رأی نیاوردم، پس تقلب شده» توضیح داد: دشمنان فهمیده اند که بزرگترین سرمایه ملت ایران، ولایت است، هر فکر و اندیشه ای که پیوند ملت و رهبری را دچار آسیب کند در مسیر بیگانگان بوده و نظام سلطه از آن سود خواهد برد.
ملت ایران قدردان نعمت بزرگ ولایت هستند و اگر وحدت امت با محوریت ولایت پیوند بخورد در مقابل مشکلات پیروز هستیم و اگر آسیبی برسد ضربه جدی میزند و دشمنان سود میبرند.
ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.