ابعاد پنجگانه حادثه ی ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
بسم رب الشهدا و الصدیقین
به سعی و قلم اصغر ملائی محمدآبادی
ابعاد پنجگانه حادثه ی ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
در حادثه ی بالگرد شخصیت های مهم کشور، پنج شخصیت مهم و راهبردی را از دست دادیم که هر کدامشان در بُعدی بسیار مهم، بنیادی و راهگشا نقش آفرین بودند.
سردار سید مهدی موسوی از نخبگان حفاظت ارشد که ضمن تسلط بسیار خوب بر حوزه ی کاری خود در تقوای کاری از جمله مراعات شأن و ارزش مردم بسیار حساس بود که همین تدین و مردم داری او موجب شده بود سید شهید در زمان فرماندهی سرلشکر عزیز جعفری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را برای حفاظت، درخواست کند و قطعاً جایش به این سادگی ها پر نخواهد شد.
دکتر مالک رحمتی نخبه ی دانشگاهی، مدیریتی و انقلابی که عهده دار مسؤولیت مهم استانداری آذربایجان شرقی بود که با توجه به ابعاد جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و قومی آذربایجان شرقی و تبریز، حضور این شخصیت دارای تدبیر، تقوا، تسلط کاری و نیروی چابک جوانی، فرصت مغتنمی بود که می توانست در تقویت وحدت و همراهی آذربایجان بزرگ بسیار اثربخش باشد و قطعاً فرصت ویژه ای را از دست دادیم.
آیت الله شهید سید محمد علی آل هاشم که سومین امام جمعه شهید تبریز پس از آیات شهید سید اسدالله مدنی و قاضی طباطبایی بودند و به خاطر تقوا، تلاش، مردم داری و پیگیری مسایل عموم مردم، دارای جایگاه، پایگاه و اعتماد مردمی فوق العاده ای بودند که کلام ایشان را نافذ و عمل ایشان را مؤثر می نمود و در شرایط خاصی که دشمن همواره، هدفش تبریز و آذربایجان ناآرام و مقابل نظام اسلامی بوده و هست، نقش آفرینی بی مانند شهید عزیز ما آقای آل هاشم در تقویت پیوندها و همراهی ها و امید و اعتماد ها در جایگاه اعلایی بود که فقدانش بی تردید خسارت بار است.
شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان، رزمنده ی ایثارگر و جانباز شیمیایی دفاع مقدس و نخبه ی متخصص سیاست خارجی که روحیه ی انقلابی، تخصص و تجربه ی کاری، شجاعت و تدبیر و روحیه ی حماسی ایرانی- اسلامی را توأمان داشت و با تجربه ی سالها کار مستمر به نبوغ و بلوغ خاصی رسیده بود که تدبیر و توان و اخلاص او را در پیگیری مسأله ی غزه مظلوم دیدیم و با تجربه ای که از وادادگان غربگرا دیده بودیم وجود او حقیقتاً بسیار بسیار بسیار ذیقیمت و ارزشمند بود که نمونه اش را نداریم
حجت الاسلام و المسلمین شهید دکتر سید ابراهیم رییسی، سیدالشهدای خدمت و خادم الرضا، نماد خستگی ناپذیری توأم با اخلاق و تواضع و مظلومیت و مردم داری و کار برای رضای خدا که در دوران حضور بابرکتش در آستان قدس رضوی، قوه قضاییه و دولت سیزدهم، خودخواهی و حاشیه پردازی نداشت، کارهای دقیق و بنیادی را در اولویت می گذاشت و خودش مثل شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، پیشوای پیشرو جلودار جلوتر بود که در میانه ی میدان حضور داشت و رسوم و عادت های کهنه و کدر اشرافی و متکبرانه و کند پیش از خود را به هم زد و کنار گذاشت و با وجود این که مخالفان و منتقدان خودی و غیر خودی به تکرار و به ناحق بر او تاختند دو جمله یا چند ثانیه از جایگاه ارشد خود در قدرت اجرایی کشور برای پاسخ دادن و توضیح دادن، استفاده نکرد و در عین کار فراوان مؤثر درست، مظلوم بود و بی تردید نمونه ی او که در ابعاد مختلف به ویژه تعهد و کار دقیق و درست تا این حد کارکشته، کاربلد و مردمی و پاکدست و پخته و مؤمن و متواضع و مظلوم باشد نداریم که در همین سه سال در ابعاد مهم سیاست خارجی، تقویت نگاه آسیب دیده ی مردم به نظام، تولید، کار جهادی، مردم داری حقیقی با حضور در جمع دورافتاده ترین و محروم ترین روستاهای کشور و از تریبون و دفتر و شهرت و صندلی و جایگاه امانتی رییس جمهوری برای خود و دنیا استفاده نکردن، نشان داد که تقوا و سیاست و مدیریت و مردم داری را می توان کنار هم داشت و به آنها همواره وفادار بود.
آری سید ابراهیم عزیز مثل استاد شهیدش آیت الله دکتر سیدمحمدحسین بهشتی رضوان الله تعالی علیه، مؤمن و متخصص و متعهد و مردمی و متواضع و مظلوم و قوی بود و نشان داد هم می توان در بالاترین جایگاه ها بود هم می توان با پایین ترین جایگاه ها ارتباط قلبی داشت.
مرد تمام کردن کارها، کارش با این دنیا تمام شد و ما ماندیم و حسرت نداشتن او که نزاید مادر گیتی چو سید
ارواح شهیدشان متنعم و شاد
ارسال نظر براي اين مطلب مسدود شده است.